دهی از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل. واقع در 10 هزارگزی خاور گرمی و اردبیل و 10 هزارگزی شوسۀ گرمی به پیله سوار. جلگه. گرمسیر و دارای 130 تن سکنه. آب آن از چشمه، محصول آن غلات و حبوبات، شغل اهالی آن زراعت و گله داری و راه آنجا مالروست. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل. واقع در 10 هزارگزی خاور گرمی و اردبیل و 10 هزارگزی شوسۀ گرمی به پیله سوار. جلگه. گرمسیر و دارای 130 تن سکنه. آب آن از چشمه، محصول آن غلات و حبوبات، شغل اهالی آن زراعت و گله داری و راه آنجا مالروست. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
سلوکیۀ پیه ری، پیری. نام شهر بزرگی از سلوکیدا یعنی قسمت جنوب شرقی کیلیکیه و جنوب کماژن و سوریۀ علیا به عهد سلوکیها و آن بندر بزرگ سوریۀ سلوکی محسوب میشد و در کنار رود ارن تس ساخته شده بود و سلوکیۀ پیه ری (مقدونی) بدان گفتند که از دیگر سلوکیه ها ممتاز باشد. (ایران باستان ج 3 صص 2064 و 2112)
سلوکیۀ پیه ری، پیِری. نام شهر بزرگی از سلوکیدا یعنی قسمت جنوب شرقی کیلیکیه و جنوب کماژن و سوریۀ علیا به عهد سلوکیها و آن بندر بزرگ سوریۀ سلوکی محسوب میشد و در کنار رود ارن تس ساخته شده بود و سلوکیۀ پیه ری (مقدونی) بدان گفتند که از دیگر سلوکیه ها ممتاز باشد. (ایران باستان ج 3 صص 2064 و 2112)
دهی جزء دهستان دیزمارخاوری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 44 هزارگزی شمال باختری ورزقان و 38 هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنه 129 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و جنگل. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی جزء دهستان دیزمارخاوری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 44 هزارگزی شمال باختری ورزقان و 38 هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنه 129 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و جنگل. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
مخلوطی از پیه و لوئی برای گرفتن کافتگی های صاروج حوض وجز آن، ترکیبی از پیه و پنبه که برای سد کردن سوراخ پهلوی شیر آب انبار و جز آن کنند، پیه و خاکستر و آهک و لوئی یعنی گل نی که در شکاف حوض و خزانه و امثال آن بکار برند، پیه مذاب که کرباس بدان آغارند و بر شیر آب پیچند تا در جدار حوض و آب انبار استوار شود
مخلوطی از پیه و لوئی برای گرفتن کافتگی های صاروج حوض وجز آن، ترکیبی از پیه و پنبه که برای سد کردن سوراخ پهلوی شیر آب انبار و جز آن کنند، پیه و خاکستر و آهک و لوئی یعنی گل نی که در شکاف حوض و خزانه و امثال آن بکار برند، پیه مذاب که کرباس بدان آغارند و بر شیر آب پیچند تا در جدار حوض و آب انبار استوار شود
روغن دان، ظرفی کوچک که در آن لحاف دوزان پیه کنند و سوزن در آن فرو برند تا چرب شود و آسان تر در جامه فرو رود و آسان تر برآید، ظرفی چوبی یا از پارچه که لحاف دوز پیه در آن دارد و روانی راسوزن در آن فرو برد، جای پیه لحاف دوزان که سوزن درآن فرو برند تا به سهولت در جامه دود، کیسه گونه ای چرمین که در آن پیه است و لحاف دوزان سوزن بدان چرب کنند، پیه سوز، مجازاً ساعت قراضه، ساعت بد و بی ارز و بدکار، ساعت بد که خوب کار نکند و غالباً یا تند و یا کند رود و یا بخوابد، - مثل پیه دان، ساعتی بد
روغن دان، ظرفی کوچک که در آن لحاف دوزان پیه کنند و سوزن در آن فرو برند تا چرب شود و آسان تر در جامه فرو رود و آسان تر برآید، ظرفی چوبی یا از پارچه که لحاف دوز پیه در آن دارد و روانی راسوزن در آن فرو برد، جای پیه لحاف دوزان که سوزن درآن فرو برند تا به سهولت در جامه دود، کیسه گونه ای چرمین که در آن پیه است و لحاف دوزان سوزن بدان چرب کنند، پیه سوز، مجازاً ساعت قراضه، ساعت بد و بی ارز و بدکار، ساعت بد که خوب کار نکند و غالباً یا تند و یا کند رود و یا بخوابد، - مثل پیه دان، ساعتی بد
دهی از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. واقع در 102 هزارگزی شمال باختر اسفراین و پنجهزار گزی جنوب شوسۀ عمومی بیرجند به شقاق. جلگه. سردسیر دارای 97 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی آن زراعت و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 9)
دهی از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. واقع در 102 هزارگزی شمال باختر اسفراین و پنجهزار گزی جنوب شوسۀ عمومی بیرجند به شقاق. جلگه. سردسیر دارای 97 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی آن زراعت و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 9)
روغن دان، 0 ظرفی کوچک که در آن لحاف دوزان پیه کنند و سوزن در آن فرو برند تا چرب شود و آسانتر در جامه فرو رود و آسانتر بر آید، 0 پیه سوز 0، ساعت قراضه ساعت بدکار و بی ارزش 0 یا مثل پیه دان 0 ساعتی بد کار وبی ارز
روغن دان، 0 ظرفی کوچک که در آن لحاف دوزان پیه کنند و سوزن در آن فرو برند تا چرب شود و آسانتر در جامه فرو رود و آسانتر بر آید، 0 پیه سوز 0، ساعت قراضه ساعت بدکار و بی ارزش 0 یا مثل پیه دان 0 ساعتی بد کار وبی ارز